Monday, June 25, 2007

.... خدا هم

خدا دلش یک تانگو می خواد
عاشقونه
بارون و باد این رو می گن
خدا هم گه گاه دلش تنگ می شه
مجذوب می شه
نمی شه؟
کسی لیاقتش رو نداره؟
دوست داشتن که لیاقت حالیش نی
با یک نگاه گرفتارت می کنه
کسی که انقدر خوب بلده تانگو برقصه
چطور عاشق نشه؟


خدا هم عاشق می شه


می خوام برقصم اما .....
کاش دستامو بگیری و دوباره بچرخونیم

Saturday, June 16, 2007

نکنه یه وقت خورشید خاموش شه

مثل خورشید ندیدم
براش فرقی نمی کنه
که هستیم یا نه
خوبیم یا بد
به هر حال می تابه
اسطوره ای که فقط کار خودشو انجام می ده
مغرور
صبور
ساکت
بی ادعا

و من از ترس یک روز نبودن خورشید
روزهای زیادی را در سایه گذرانده ام