Friday, November 17, 2006

I only want what I cant have!!!

در و دیوار گرد و غبار گرفته به گردگیری نیاز داره، مثه اینجا.
من خیلی خوبم.عالیه عالی. فعال و سرحال و خستگی ناپذیر.


همیشه اوضاع همونطور که می خوای پیش نمیره، یه جورایی عدم وجود اختیار!!ولی هیچ وقت هم به اون بدی که فکر می کنی نیست. من یاد گرفتم که لیوان نیمه ی پری هم داره که دیدن اون دلگرمی خاصی به آدم می ده.


وجودشو انکار می کنه و این رو ملاک تحقیق و انتخابش می دونه. یه جایی خودشو لو میده و میگه هست و شاهد تمامه اعمال و افکارشه، مچشو می گیرم، بهش یادآوری می کنم که تا الان داشت انکارش می کرد، و اون حالا به وجود کلمه در ادبیات متوسل می شه. می خواد عقایدش تبلیغ و تأیید بشه ( به زور!!) و من از روی احترام مجبورم هیچ حرفی نزنم و عقایدمو (فقط) بیان کنم. کتابی رو باز می کنه و می خونه و مطالب این کتاب اینو یاد من میندازه که فلسفه یعنی رنج، افتخاره که بگی رنجورم!! پس من فقط تو دلم آروم آروم فش می دم.وقتی پاشو از خونمون بیرون می زاره، من مدام با صدای بلند می گم اه اه اه اه. و می بینم که همه با من موافقن!!!! این حضرت عالم پوک پر از اعتماد دوران منه.
عالمی که بویژه نسل من خوب می شناستش. عقایدتو محترمانه با یه خنده نشنیده می گیره و بی ریشه تلقی می کنه. و اون موقع تو تصمیم می گیری که دیگه عقایدتو نگی. حتی فکر هم نکنی. بعد می شه سوژه عالم که در مورد این چار تا سخنرانی و همایش بذاره که ای داد، جوون و نوجوون امروز همه چیز و فراموش کرده و خدا رو بنده نیست. ببینم تو اصلا به حرفای من درست گوش می دی که ببینی بندم یا نه.
ولی من و نسلم (بعضیا) حرفمونو می زنیم.نسل من اصیل نیست ولی اصل داره. بفهم اینو....... به هر حال فردای دنیا مال منه و تو توی گور!!!


تلاش کن عظمت در نگاه تو باشد، نه در آنچه به آن می نگری!!!!!

ای آندره ژید دوست داشتنی


No comments: